یک شنبه 23 بهمن 1401 - 0:0:0
گفتوگوی «جامجم» با محمد تاجیک، تهیهکننده برنامه شبکه نسیم
ورود مجموعههایی با حالوهوای طنز و در قالب آیتمی، چند سالی است که مخاطبان بسیاری پیدا کردهاست. از آنجا که مخاطب این روزها، شاید حوصله نشستن پای یک مجموعه بلند یا طولانی را نداشتهباشد، این قالب محتواسازی در طنز، همیشه محبوب است. طنزستان را باید جزو همین قالبها دانست که در فصل جدید خود با تغییراتی روبهرو شد و به شکل سریالی از طنز آیتمی و ترکیب چند قالب محتواسازی درآمدهاست.
آنچه در فصل قبل با همان عنوان طنزستان شاهد بودیم، مجموعهای از طنزهای تکهتکه بود که کنار هم قرار گرفتهبود. خاصیت آنچه که طنزستان را به مجموعهای به نام «جورچین» تبدیل کرده، همین همخوان کردن بخشهای مختلف با هم و شکل گرفتن یک خط سیر ادامهدار از محتوای طنز است. قصه از همراهی صفدر و جهانگیر و حالوهوای دهه۶۰ آغاز میشود. آنطور که تهیهکننده این برنامه میگوید، تلاش شده با یک قصه قدیمی، طنزی روایت شود که هم برای دهه شصتیها جذاب باشد و هم نسل جدید. این برنامه ادامه طنزستان با رویکردی تازه و متفاوت است که در آن هم از چهرههای طنز استفاده شده و هم استعدادهای تازه این حوزه به هنرمندی پرداختهاند. درست مثل سری قبل، تلاش شده هم مسائل روز و هم موضوعات طنز با هم آمیخته شده و به مخاطب عرضه شود. به بهانه نزدیک شدن به پخش مجموعه جورچین که از سهشنبه ۲۵بهمن پخش آن از شبکه نسیم آغاز میشود. با محمد تاجیک، تهیهکننده این برنامه گفتوگو کردیم.
محمد تاجیک، تهیهکننده طنزستان است که از ابتدای طراحی و کلیک خوردن این برنامه حضور داشتهاست. او درخصوص جزئیات فصل جدید این برنامه به جامجم میگوید: نام برنامه با توجه به فضای آن و ارتباط بخشهای مختلف با هم، به کلی از طنزستان به جورچین تغییر کرده که بهنوعی پازل را تشکیل میدهد. براساس همین نام قصهای با حالوهوای دهه۶۰ شکل گرفته که در محلهای به همین نام یعنی جورچین است که شامل جورچین بالا و پایین میشود. فضای کلی قصه در دهه۶۰ و با همان صمیمیتهایی است که مردم در آن زمان داشتند. آن زمان با سادهترین چیزها دلشان خوش بود و در اوج بحران یا در زمان بمباران هم وقتی وارد پناهگاه میشدند، دورهمیهایشان برقرار بود. تلاش کردیم حس و حال آن زمان را در برنامه ایجاد کنیم. در عین حال لوکیشنهایی که داریم نسبت به گذشته متنوعتر و زیباتر شدهاست. یک خانواده بهعنوان کاراکترهای اصلی، در بخشها و لوکیشنهای مختلف برنامه حضور دارند. تنوع لوکیشن از مؤسسه چندمنظوره گرفته تا زندان، سنگر و جاهای دیگر متغیر بوده و تلاش کردیم برای اینکه دست عوامل برای طنز باز باشد، سنگر جنگ را مرتبط با جنگ جهانی دوم نشان دادیم و شخصیت هیتلر را وارد کردیم. اتاق عمل را هم پزشکان متخصصان هندی قرار دادیم که در دهه۶۰ بیشتر بودند.
بیان نقدهای روز به شیوه دهه ۶۰
وی ادامه میدهد: فصل جدید طنز آیتمی است که شخصیتها با هم مرتبط هستند و در نهایت زیر چتر یک خانه و خانواده جمع میشوند. شاید بیننده تا چند قسمت اول متوجه ارتباطات نشود اما به مرور آن را از روی دیالوگ یا لوکیشن درک میکند. بررسیهایی که کردیم نشان میداد که طنز آیتمی دیگر مثل گذشته جذابیت ندارد. ما تلاش کردیم که بخشهای مختلف با هم مرتبط باشد تا جذابیت و کشش لازم را در مخاطب ایجاد کند.
تاجیک درخصوص وارد کردن نقد به مسائل روز در یک قصه دهه شصتی عنوان میکند: شاید اگر برخی نقدهای روز را به شکل مستقیم بیان کنیم، برای مردم جذابیت کمتری داشتهباشد اما تلاش کردیم برخی مسائل از مطالبات مردمی و مسائل روز کشور را به این شکل وارد برنامه کنیم که روایتی از قول شخصیتها درباره آینده مطرح شود. مثلا یک کلاس انشا داریم که کودکی در آن درباره آینده انشا مینویسد و آن را در کلاس میخواند. یا گاهی در متن برنامه به مسائلی اشاره میشود و برخی شخصیتها میگویند این مسأله در آینده بسیار به درد میخورد. این مدل، یعنی بیان نکردن مستقیم و اشاره غیرمستقیم، جذابیت را بیشتر میکند.
استفاده از چهره در کنار سرمایههای جدید
تهیهکننده طنزستان میگوید: آنچه که در مورد قسمتهای ضبط شده در تدوین شاهد هستیم این است که جذابیتهای آن برای آنهایی که دهه۶۰ را تجربه کردهاند، تداعی خاطره و برای آنهایی که آن را تجربه نکردهاند، تازگی دارد. یعنی برای هر دو نسل تازگی و جذابیت دارد. تلاش کردیم استعدادهای جدید را وارد کنیم که در واقع سرمایه رسانه در آینده هستند. به نظرمان محمد حاجیزاده چیزی از مهران غفوریان کم ندارد و همان نمک را دارد. تمام اجزای کار را به گونهای چیدهایم که اگر قرار بود قسمتهای بیشتری از این برنامه پخش شود، قابلیت ضبط و ارائه داشتهباشد. حدود ۲۴ روز فقط در حال دریافت تست بازیگرانی بودیم که از تهران و شهرستان آمدهبودند. به نظرمان استعدادهای خوبی در این میان کشف شده که امکان تبدیل شدن به چهره را هم دارند.
وی تصریح میکند: رویکرد ما در فصل جدید بهطورکلی تغییر کردهاست. آیتمهای صرف که در فصل گذشته داشتیم، تبدیل به روایت شدهاست. در عین حال که مخاطب در چند دقیقه به یک قصه میخندند، شخصیتهای قصه با هم در ارتباط هستند و این باعث میشود مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. هم شاهد طنز آیتم است و هم میتواند آن را دنبال کند. قصه در خانه دهه شصتی و با محوریت شخصیت دو نفر به نامهای جهانگیر و صفدر اتفاق میافتد. صفدر یک مجرد سن و سالدار است که علاقه به ازدواج دارد و قصه از سمتی شروع میشود که میخواهند برای صفدر زن بگیرند. قصههای در حاشیه این ماجرا در بخشهای مختلف اتفاق میافتد. همه اینها به قصهای نزدیک میشود که جهانگیر و صفدر روایت میکنند. حتی وقتی صحبت از جنگ و جبهه میشود، نگاه جدید و متفاوتی را وارد میکنیم. جهانگیر که خودش در حال تولید و پخش فیلم است، ناچار میشود به جبهه برود. خود خانوادهها میخواهند در همان حال و هوا یک سفر بروند و قصه شکل میگیرد. درواقع برنامه ترکیبی از سریال و برنامه آیتمی است. نمیتوان آن را سیتکام یا آیتم صرف نامید؛ ترکیبی از هردو است.
تماشای ۱۱۰ قسمت طنز
تاجیک تاکید میکند: در فصل قبل یک اجرای کمدی از استانها داشتیم اما حالا خود بازیگران وارد لوکیشن ما میشوند و هنرشان را به نمایش میگذارند. در حقیقت در متن قصه اتفاق میافتد. این سری را باید فصل اول دانست، چون بهطورکلی فضای آن تغییر کرده و یک کد جدید برای این مجموعه ایجاد شدهاست. هرفصل ۱۱۰ قسمت ۳۸ دقیقهای است. تاکنون ۱۰ قسمت ضبط شده و اولین قسمت نیز شب ۱۳ رجب روی آنتن رفت.
وی با اشاره به عوامل برنامه میگوید: یزدان فتوحی، کارگردان برنامه است که دستی بر نوشتن هم دارد و کارهای آیتمی و سریالی انجام دادهاست. طراحیهای جدید هم با خلاقیت او و تیم نویسندگان است. سرپرست نویسندگان نیما حسننیاست که در آیتمنویسی باتجربه است. حمید برزگر، احمد پارسا و شاهرخ باقرنژاد، داوود روستا و نیما نافع از دیگر نویسندگان مجموعه هستند. یزدان فتوحی هم در نگارش و کلیت کار کمک کردهاست. مدیر تصویربرداری خسرو دادگر، مدیر صدا حمید یاریندپور و دستیار اول و برنامهریز فرشاد ارج است. مشاورههای خوبی از دکتر لنگرودی، مدیر تولید شبکه و دکتر خوشرو مدیر شبکه داشتیم که در پیشبرد برنامه بسیار کمکمان کرد.
سختیهای تدوین یک کار طنز
حامد صنوبری تدوینگر طنزستان درخصوص سختیهای کار تدوین به جامجم میگوید: من از سری قبل با تیم همراه بودم. این برنامه طی فراز و نشیبی که داشت، حالا به پخش رسیدهاست. در این فصل از برنامه، تیم کارگردان و تولید عوض شده و دوباره در حال تولید هستیم. جای چنین کار طنزی در کنداکتور تلویزیون خالی بود و باید روی این مسائل بیشتر کار شود تا حال و هوای مردم بهتر شود. تدوین این کار سختیهای خاص خود را دارد. تقریبا در ۲۴ ساعت، ۱۵ ساعت پای باکس هستیم. یک تیم تولید داریم که هم تدوین و هم کارهای ویژوال را انجام میدهند. اولین کار من با یزدان فتوحی است اما هر کسی با او کار کرده، میگوید ویژگی او حرفهای بودن است. وی ادامه میدهد: آقای فتوحی تلاش میکند کار را درست درآورد. حال و هوای خوبی دارد و چیزی باعث کندی کار او نمیشود. با آقای تاجیک هم زیاد کار کردم که در این زمانی که طنزستان را با او کار کردم، پای کار بودهاست. این برنامه قرار بود سیتکام و نمایشی باشد اما آقای فتوحی و دیگر نویسندگان آن را به یک کار متصل تبدیل کردند که به نظرم جذابیتهای خاص خود را دارد.
گفتوگوی «جامجم» با یزدان فتوحی، کارگردان«جورچین»
خوشحالم من را با «خندهبازار» میشناسند
ساخت طنز در رسانهای مثل تلویزیون که مخاطب عمومی از همه سنین دارد، کار سادهای نیست. شاید روزگاری «پاورچین» مخاطبان طنز را پای تلویزیون میکشاند اما در چند سال گذشته «خندهبازار» توانست این کار را بکند. خلق یک زبان جدید در این مجموعه توانست سطح سلیقه مخاطب را هم جابهجا کند. طنزستان را هم باید جزو همین برنامهها دانست که درست مانند خندهبازار یک کار ترکیبی - آیتمی بود. این مجموعه طنز در فصل جدید خود با نام جورچین روانه آنتن شدهاست. این فصل با سریهای قبل یک تفاوت مهم دارد که همان قصه واحد است. «جورچین» حالا یک روایت واحد دارد که شخصیتهای مختلف را به هم گره میزند. کاری که با وجود جذب بیشتر مخاطب، سختیهای بیشتری هم دارد. به بهانه صحبت درباره ساخت جورچین با یزدان فتوحی گفتوگو کردیم.
یزدان فتوحی، کارگردان این سری از «طنزستان» که با نام جورچین روی آنتن رفته، درخصوص تغییرات برنامه به جامجم میگوید: طنزستان به دو سری قبل ربطی ندارد و بهکلی یک ماجرای دیگر است. کاری است که پختهتر شده و به شکل سریال - آیتم است. شخصیتهایی ساخته میشود و مردم به آنها ارتباط برقرار میکنند که در کل همهشان خط و ربطی به یک قصه واحد پیدا میکنند. کار سختی است چون در آن واحد اتفاق میافتد و حین ضبط، برخی تغییرات را اعمال میکنیم. مثلا ممکن است بگویم فلان بازیگر که در یک بخش دیگر بوده، برای جذابیت بیشتر وارد قصه اصلی شود. این یکی از سختیهای کار بود.
قصه دهه ۶۰ انگیزهای برای انتقال محتوا
وی ادامه میدهد: به نظرم الان وقتش است نسل جدید با آن ارتباط برقرار کند. چون کارهایی که صورت میگیرد به همراه فضای مجازی باعث شده کمدیهایی سخیف ایجاد شود و خود کمدی تقریبا از بین برود. در واقع ما بیشتر به سمت طنز کلامی رفتهایم که به نظرم هجو است. اما در این کار کمدی موقعیت را جلو میبریم. در واقع هیچگونه کمدی کلامی وجود ندارد. ما شاهدیم برخی مردم و نسل جدید به چیزهایی میخندند که خیلی مواقع اصلا خندهدار نیست اما کمدی موقعیت، کار سختی است. دهه ۶۰ یک حسنی که داشت و از آن دور شدهایم، گرمای خانواده و دیدن فیلم و تلویزیون بود. ما این را به نوعی به شکل یادآوری به مردم نشان میدهیم که هنوز هم میتوان آن را داشت. این روزها وقتی یک دورهمی خانوادگی پیش میآید، همه سرشان در گوشی است. ما در خلال قصه دهه ۶۰ نقبی به الان هم میزنیم. میگوییم شاید آن زمان چنین چیزی نبوده اما به هر حال بازی بوده و یک اصولی هم در کنار آن رعایت میشدهاست. اصولی مثل احترام به حرف پدر و مادر که تلاش میکنیم در این قصه روایت کنیم.
وی در خصوص علت رفتن به سمت قصه دهه ۶۰ میگوید: من داستانی نوشتهبودم که برای دهه ۶۰ بودم و زمانی که شاگردانم یا بچههای نسل جدید خواندند، میگفتند مگر چنین ماجراهایی وجود داشتهاست؟
در واقع احساس کردم این شکاف بین نسلها ایجاد شده و زمان آن است که دوباره به سمت ساخت موضوعی اینچنینی برویم. برای همین سراغ این قصه رفتیم که همنسلان ما تجدید خاطره کنند و در عین حال، نسل جدید متوجه شوند برخی چیزها محدودیت داشته و در آن محدودیتها چطور میتوانستیم خوش باشیم. شاید در قسمتهای اول نبینیم اما به مرور این مشخص میشود. آن زمان ما برای غذا خوردن باید صبر میکردیم چون باید در صف نان میایستادیم. الان سریع زنگ میزنیم و همه چیز آماده میشود.
ما را با «ساعت خوش» مقایسه میکردند
فتوحی عنوان میکند: نسل فعلی برای رسیدن به اهداف خودش هم صبری ندارد. نویسندههای جدید و جوان هم گاهی ابراز علاقه به نوشتن میکنند اما میبینم که تحمل این را ندارند که به مرور بتوانند به یک متن پخته برسند. ما این دوران را در درونمان گذراندهایم که برای هر چیزی صبر کردیم. این مسأله مهمی است که نباید از آن به راحتی گذشت. حتی در خانوادهها همه چیز تقسیمبندی شدهبود. الان چیزی به نام مسئولیت وجود ندارد و شاید به همین دلیل است که کار جلو نمیرود. حالا ما تلاش کردیم در زیر لایه متن این موارد را به بیننده بگوییم. این موارد شاید در چند دیالوگ یا یک اکت باشد که تاثیرگذارتر است. به نظرم مردم با این مجموعه ارتباط برقرار میکنند.
کارگردان جورچین در خصوص مقایسه کارهای حرفهایاش با خندهبازار میگوید: خندهبازار جزو افتخارات کاری من است و اگر مقایسه شود، مشکلی با آن ندارم و به آن افتخار میکنم که توانستیم در خلال آن حرفهای بزرگی بزنیم. به خندهبازار هنوز هم علاقه دارم و در کارهایم به آن فلاشبک میزنم. همان دوران ما را با «ساعتخوش» مقایسه میکردند. علت اصلی هم ذات آیتم است. البته برخی تصور میکنند آیتم چیز ساده یا سبک است. اما سختترین کار دنیا آیتمسازی است. دلیل هم این است که فیلمنامه سینمایی کمدی هم بالای صد آیتم است که با یک نخ تسبیح به هم متصل شدهاست. در جورچین هم یکسری سکانس است که نسبت به یک ماجرایی وصل و به یک قصه واحد تبدیل میشوند. ذات آیتم همین مقایسه با آیتمهای دیگر است که به نظرم بد نیست. اتفاقا خوشحال میشوم که تا اسم من بیاید، یاد خندهبازار بیفتند. وی در خصوص خلق زبان جدید در آثاری مثل خندهبازار و احتمال تکرار آن در جورچین ادامه میدهد: برخی موارد چنین اتفاقی میافتد چون در خود خندهبازار خلق اسامی دست من بود. مثلا ماجرای اویروق به عنوان واحد پولی از سفر من به آلمان بود که میدیدم آنجا به یورو لفظ اویرو را میگفتند. اما در جورچین دنبال رئالیسم جادویی هستیم که بخش رئال و واقعی بیشتر است. در واقع من مواردی که آن سالها وجود داشت مثل جملات و اصطلاحات را به نوعی یادآوری میکنم. در ادامه به این هم میرسیم که برخی مواقع به زبان خندهبازار مثل واحد پولی که میگفتیم نزدیک شویم. مثلا در زبان آلمانیهایی که در سکانسهایی بازی میکنند. امیدوارم مردم در پخش از آن استقبال کنند و بتوانیم مردم را پای تلویزیون جمع کنیم. این تلاش من، تیم تولید و مدیران شبکه است که لحظات خوشی را برای مردم بسازیم. به نظرم در چند قسمت اول میتواند مخاطب خود را پیدا کند.
منبع: روزنامه جام جم