شنبه 8 بهمن 1401 - 0:10:9
خانهها با حضور ساکنانشان معنی پیدا میکنند و گاهی به قدری وزن حضور افراد مختلف، چهره و مشهور در عرصه فرهنگ و هنر در این خانهها زیاد است که ردپای آن را میتوانیم تا زمان حال و آینده هم ببینیم؛ بهخصوص اگر ساکنان این خانه جلال آلاحمد و سیمین دانشور جزو نویسندگان معاصر باشند که هویت فرهنگی یک کشور را ساختهاند. تأثیر حضور سیمین و جلال و فرهیختگانی که اولین جلسات کانون نویسندگان ایران را در این خانه تشکیل دادند، حتی بعد از ترک این دنیا میتوانیم احساس کنیم. خانه موزه جلال و سیمین، خانه شخصی این زوج بوده که به دست جلال آلاحمد و هنگامی که همسرش سیمین در حال تحصیل در رشته زیباشناسی دانشگاه استنفورد بوده، ساخته شدهاست. سال۱۳۳۰، جلال آلاحمد تصمیم میگیرد خانهای مسکونی در زمینی که مدتها قبل در شمیرانات، محله دزاشیب و تجریش خریدهبود، بسازد و همراه همسرش، در آن ساکن شوند. تأثیر حضور این دو زوج فرهیخته در جریان داستاننویسی و ادبیات معاصر به اندازهای است که ۸اردیبهشت ۱۳۹۷ همزمان با سالروز تولد سیمین دانشور، خانه موزه سیمین و جلال افتتاح شد.
ماجرای برنامه «خانه جلال»
ماجرای خانه سیمین و جلال به اینجا ختم نمیشود؛ بلکه مدتی است با مساعدت مسئولان ذیربط و با رعایت قوانین نگهداری موزهها یک گروه تصویربرداری در این خانه کار میکنند. نام این برنامه خانه جلال به تهیهکنندگی مشترک محمد پورصباغیان و ابراهیم حسن زاده و کارگردانی محمد پورصباغیان است که روزهای زوج ساعت ۲۲ روی آنتن شبکه نسیم میرود. البته حسنزاده به جز تهیهکنندگی طراح این برنامه نیز محسوب میشود. میزبانان این برنامه که نوعی مجله فرهنگی هنری محسوب میشود، بهروز افخمی و یوسفعلی میرشکاک و مهمانان آن هنرمندانی هستند که در هر قسمت علاوه بر گفتن از خاطرات دیدار احتمالی سیمین و جلال؛ تأملی هم بر مسائل فرهنگی اعم از کتاب و ادبیات، سینما، موسیقی، نقاشی و... دارند. در حقیقت خانه جلال با دعوت از هنرمندان، نویسندگان، شعرا و نقاشان درباره هنرهای مختلف در حوزه تاریخ و فلسفه، دغدغهها و چشماندازهای پیش رو گفتوگو میکند. در بخشهای جنبی برنامه نیز خاطرات سیمین دانشور از زبان علی رکاب در مورد جلال آلاحمد و زندگی او روایت و در ادامه نیز آیتمهایی از اتفاقات فرهنگی روز پخش میشود.
چند و چون شکلگیری برنامه
خانه جلال موجب میشود دقایقی شنوای صحبتهای ابراهیم حسنزاده، طراح و تهیهکننده برنامه باشیم تا از شکلگیری ایده این برنامه در ذهنش بگوید: «طرح خانه جلال به دورانی بازمیگردد که کار دستیاری انجام میدادم و مستند «نویسنده بودن» را سال ۸۹ کار کردم. این مستند نگاهی به زندگی جلال آلاحمد داشت که خودم تا آن موقع نمیدانستم سیمین دانشور زنده است. سال ۸۹ به همراه کارگردان بودم، دوربین را پشت در این خانه گذاشتیم و در زدیم و دیدیم خدمتکاری آنجا بود که اجازه نداد تصویر بگیریم و شاید اگر میگرفتیم آخرین تصویر از سیمین دانشور بود. با اینکه قبلا کتابهای آلاحمد را خواندهبودم و حالا هم میدانیم که بزرگراهی به نام او وجود دارد اما باز با ساخت این مستند و پژوهشهایی که انجام دادم، بیشتر به لایههای عمیق زندگی این دو شخصیت پی بردم و جلال برایم جذابتر شد.»
این طراح و تهیهکننده با اشاره به اهمیت خانه موزه سیمین و جلال برای کار میگوید: «کانون نویسندگان ایران در این خانه شکل گرفته و بسیاری از بزرگان فرهنگی و ادبی مانند هوشنگ ابتهاج نیز به این خانه آمدهاند. اینجا یک مرکز تفکر بود که افرادی با دیدگاهها و تفکرهای متفاوت به آن رفت و آمد داشتند و نوعی خاستگاه بودهاست. تمام اینها باعث شد که به انتخاب این خانه برای خانه جلال، برسیم.»
فوتهای کوزهگری کار در یک خانه موزه
کار در خانه موزه سیمین و جلال با توجه به اینکه کارکرد موزه بودن خود را حفظ کرده، کمی سخت به نظر میرسد و حسنزاده نیز با تأیید این موضوع درباره روند پیش تولید این برنامه عنوان میکند: «نهایت زمانی که برای پیشتولید یک برنامه تاکشو میگذاریم، یک ماه تا ۲۰ روز است، اما چون ما در موزه کار میکنیم و هماهنگی به شدت سخت و حق با بازدیدکنندگان است، یک روند پنجماهه برای پیشتولید داشتیم. بنابراین، طرح را به شبکه بردیم که از آن استقبال کردند و نقطهقوت طرح نیز همین خانه سیمین و جلال بود. ما محدودیم به تصویربرداری در روزهای تعطیل خانه موزه سیمین و جلال و بازدیدکنندگان روزهای دیگر برای بازدید میآیند. جا دارد از آقایان توکلیزاده، مدیر معاونت فرهنگی ــ اجتماعی شهرداری و انارکی، مدیر شرکت توسعه فضاهای فرهنگی تشکر کنم.»
چراغسبز «خانهجلال» برای هنرمندان
تهیهکننده خانهجلال با اشاره به ساختار برنامه یادآوری میکند ۱۰ تا ۲۰ قسمت اول گفتوگوها درباره زندگی جلال و سیمین است و کنار آن به موارد دیگر، نویسندگی، فیلمنامه، نقاشی و موسیقی هم پرداخته میشود. حسنزاده میگوید: «میخواستیم یک مجله فرهنگی داشتهباشیم و قصدمان این نبود که به شکل اختصاصی به مقوله کتاب بپردازیم، بلکه هدف ما پوشش تمام حوزههای هنری است و چه جایی بهتر از خانه جلال؟ بهدلیل اینکه جلال تنها روی یک نقطه متمرکز نمیشد، فیلم میدید و کتاب میخواند، جای مناسبی برای ساخت برنامه بود. برای جذب مهمانان ما هم سختیهایی در راهمان داریم اما فیلتر خاصی برای حضور افراد نیست و دوست داریم از تمام طیفهای هنری مثل نویسنده، شاعر، نقاش، مجسمهساز، فیلمساز، کارگردان تئاتر و نمایشنامهنویس را وارد این خانه کنیم و با آنها گفتوگو نماییم و خطقرمزی نداریم.»
بازشدن باب آشنایی در این خانه
برنامههایی نظیر خانهجلال نیاز به سؤالاتی دارند که تنور گفتوشنود بین مصاحبهشوندگان و البته مردم بهعنوان مخاطبان اصلی گرم شود. حسنزاده درباره شکل پرسش سؤالات از مهمانان یادآوری میکند که سؤال خاصی برای مهمانان وجود ندارد و تنها گروه سردبیری با مهمانان صحبت میکند: «گروه سردبیری یکسری اطلاعات را از مهمانان میگیرد و با آنها به اشتراک میگذارد و درنهایت به یک خروجی میرسد که در برنامه بیان میشود. معمولا افراد اگر ادیب یا هنرمند باشند، اطلاعاتی از خودشان میدهند که این کارها را انجام دادهاند. شاید بعضی ناشناختهباشند اما در بعضی مواقع هم باب آشنایی باز میشود و از دل این مباحث گفتوگویی جذاب شکل میگیرد.»
قالب برنامههایی مانند خانهجلال به نحوی است که امکان دارد در دام خستهکننده بودن یا کسلکنندهبودن بیفتد؛ کما اینکه در قسمتهای آغازین کمی اینطور به نظر میرسد. حسنزاده در این رابطه میگوید: «وقتی شما بهروز افخمی و یوسفعلی میرشکاک را دارید، از لحاظ دانش در سطحی هستند که نمیتوانیم از آنها توقع داشتهباشیم سطحشان را پایین بیاورند. بالاخره در بعضی قسمتها مباحث بهدلیل نوع مهمانانی که هنرمند، شاعر و نویسنده هستند تخصصی میشود.»
یاران حرفهای اجرای خانهجلال
اجرای خانهجلال را بهروز افخمی بر عهده دارد که یوسفعلی میرشکاک شاعر، پژوهشگر و ادیب او را همراهی میکند. حسنزاده درباره انتخاب افخمی برای اجرای این برنامه عنوان میکند: «سالیان بسیاری است که در سینما دستیار کارگردانی کردم و چند سالی است که وارد بحث برنامهسازی تلویزیون شدم. کسانی که سینمایی هستند بهطورطبیعی با کار درگیرند و بهطورقطع آقای افخمی جزو ۱۰ کارگردان باسواد کشورمان محسوب میشود. تعداد کارگردانان ما که اهل مطالعه و فیلمدیدن باشند، انگشتشمارند. آقای افخمی جزو معدود کارگردانانی هستند که سواد رسانهای فوقالعادهای دارد و بهشدت اهل مطالعه است. ما با آداب کتابخوانی و مؤلفههای انتخاب کتاب این مجری آشنا هستیم. هرقدر جستوجو کردیم، نتوانستیم به شخصی جز آقای افخمی که به تمام هنرها از قبیل موسیقی، نقاشی، مجسمهسازی، فیلمسازی و فضای فرهنگی کشور اشراف داشتهباشد برسیم. با توجه به اینکه قرار است یک مجله تصویری بشویم آقای افخمی بهترین گزینه هستند.»
او درباره همراهی یوسفعلی میرشکاک نیز میگوید: «من آقای میرشکاک را در حد شاعر میشناختم اما ایشان به قدری مطالعه دارند که وارد هر فضایی بشود، احساس ناسازگاری ندارید و هرآنچه را که میگوید براساس کتاب و سند میگوید. همین موجب میشود که دو نفر بزرگ را داریم که مهمانان به آنها وصل میشوند و درباره یک موضوع با هم صحبت میکنند.»
عاشقی با کتاب مجری خانهجلال
بهروز افخمی، فیلمساز که سابقه اجرای برنامه «هفت» را در کارنامه دارد، درباره ویژگی و شاخصهای که موجب شده اجرای خانهجلال را قبول کند، میگوید: «خانهجلال را به این دلیل قبول کردم و از اجرای آن نترسیدم که خودم خیلی کتاب دوست دارم و این اواخر هم با کمک و راهنمایی آقای میرشکاک برنامههایی درباره شاهنامه میسازیم و درحقیقت در حال یادگرفتن خواندن شاهنامه هستم. ما شاهنامهپژوهان بسیاری داریم اما آقای میرشکاک یکی از بهترینهای ایران در جرگه شاهنامهشناسی ایران محسوب میشود و جزو افرادی است که روح شاهنامه را میشناسد. از طریق کارهایی که در این دو سال با ایشان انجام دادم، با دوستان دیگری از جمله ظهیر توکلی هم آشنا شدم. او شاعر، محقق و استاد ادبیات است و در بخشی از برنامه خانه جلال هم نظامیخوانی و هفتپیکرخوانی را به عهده گرفتهاست. همه اینها موجب شد موضوع کتابها و ادبیات قدیم ایران و نثر قرن پنجم به بعد که شاید ۳۰ سال پیش از طریق جعفر مدرس صادقی با آن آشنا شدهبودم، برایم دوباره زنده شود. وقتی مشخص شد برنامه خانه جلال میخواهد بیشتر روی ادبیات قدیم ایران متمرکز باشد، خوشم آمد که حضور داشتهباشم.»
بررسی ادبیات قدیم در خانهای قدیمی
خانه جلال، برنامهای درباره فرهنگ و کتاب است و تفاوت آن با سایر برنامههایی که در این حوزه ساخته میشود، این است که به ادبیات قدیم میپردازد. این را افخمی میگوید و در ادامه اضافه میکند: «حتی این برنامه در زمینه شعر هم بیشتر متمایل به شعر کلاسیک است تا شعر نو؛ ولی معنیاش این نیست که آقای میرشکاک با شعر نو مشکل دارد بلکه خودش اهل سرودن شعر سپید نیز هست، اما بالاخره کارشناس ادبیات قدیم ایران به خصوص شاهنامه است و برنامه نیز همین موارد را در بر میگیرد.»
افخمی ادامه میدهد: «موزهای و قدیمی بودن مکان نیز یکی دیگر از تفاوتهای این برنامه با سایر برنامههاست؛ یعنی در یک موزه اتفاق میافتد و در روزهایی که برنامه ضبط نمیشود بازدید دارد و همین حالت در محتوای برنامه هم هست. در این برنامه به گذشته و ادبیات ایران که مفهوم ایرانی بودن ما را میسازد، زیاد مراجعه میکنیم. ایرانی بودن ما بدون شاهنامه قابل تصور نیست و ادبیات ما هم ایرانی بودن ما را منتقل میکند. بعضیها این تعبیر درست را به کار میبرند که ایران جایی است که به زبان فارسی و با فرهنگ ایران صحبت میشود؛ یعنی اگر شما در کشور دیگری باشید که خانواده به زبان فارسی صحبت میکنند و فرهنگ ایرانی دارند، در ایران هستید.»
تماشاگر شبکه نسیم را دستکم نگیریم
برنامههایی نظیر خانه جلال شاید بر اساس تصور موجود در قاب شبکه چهار بگنجد و اجرای چنین برنامهای در شبکه نسیم سختیهای خاص خود را دارد؛ چرا که هم باید برای عموم مردم جذاب باشد و هم از سطح خود عدول نکند. افخمی درباره اجرای این برنامه برای مخاطبان میگوید: «تماشاگر شبکه نسیم را نباید دستکم گرفت؛ چون گاهی مخاطب میخواهد برنامهای ببیند که در عین سرگرمی، نکات جالبی داشتهباشد. بههرحال، مخاطب میتواند به این برنامه به شیوهای نگاه کند که میتوان از آن لذت برد و کار فکری هم انجام داد. فکر میکنم برنامههای ویژه حوزه کتاب، پیش از این مانند «کتاب باز» همین کار را میکرد و برنامه سبُکی نبود، اما در عین حال در شبکهنسیم به تدریج مخاطب خود را پیدا کرد و جذاب شد.»
تنور گرم گفتوگوها در «خانه جلال»
افخمی درباره خط سیری که گفتوگوهای برنامه طی میکند، میگوید: «همیشه سردبیرهای برنامه سعی میکنند محورهای موضوعی داشتهباشیم و همان طور که گفتم رویکرد ما برای کل برنامهها به سمت ادبیات قدیم ایران است و البته نویسندگان جوانی که شروع به داستان نویسی و رمان نویسی میکنند نیز معرفی میشوند. گاهی موضوعات محوری که در برنامهها دنبال میکنیم، با جذابیتهای خود موضوع، تغییر میکند؛ یعنی میبینیم نویسنده حرفهایی دارد که جالب است؛ بنابراین خط اصلی گفتوگو را رها میکنیم و سراغ جذابیتهای کسی میرویم که با آن گفتوگو میکنیم.»
این کارگردان سینما و مجری در خصوص اینکه خانه جلال به چه ضرورت یا خلأ مخاطب پاسخ میدهد، میگوید: «فکر میکنم تلویزیون و بهخصوص شبکه نسیم که بیننده سادهتر و معمولیتری دارد، باید یک یا دو برنامه دائمی درباره کتاب داشتهباشد. ضرورت معرفی کتابهایی با مخاطبان عام احساس میشود و همین را باید به عنوان انگیزه اصلی برای تولید این برنامهها در نظر گرفت؛ حالا ممکن است برنامهای مانند خانه جلال متمرکز روی کتابهای قدیمیتر و شعر و یک برنامه دیگر نیز درباره ادبیات مدرن و نویسندگان جوان باشد.»
منبع: روزنامه جام جم/قاب کوچک